سفارش تبلیغ
صبا ویژن

مدح امام رضا (ع) - شعر ترکی

 
 مدح امام رضا (ع)

استاد عسگر شاهی اردبیلی

گؤگده آدین تا گلیر تیتره­یر عرش برین

یئرده نه دن بیربئله منزلین اولموش درین

سن ملکوت اهلی­سن ای بشرجان من

یئرده سنی حبس ائدن نفس دیر ای نازنین

نفسی کی ائتدین اسیر عالمه اولدون امیر

مین صفتین اولدو بیر، بیر ثمرین اولدو مین

نفسی مسیح و خلیل، عشق ایله ائتمیش ذلیل

بخش ائله­ییب جبرئیل عاشقه حق الیقین

روح وضو عشق دیر، سرِّمگو عشق دیر

«واعتصموا» عشق دیر، عشق دی حبل المتین

سینه­ده عشق اولماسا، قلبین اولار بوش کاسا

اوندا دوشرسن یاسا، اولسادا فکرین درین

اولماسا عشق ای فلان، حاصلی یوخدوراینان

یوز کره­ ائتسن بیان «نعبدوا» یا «نستعین»

کیم گؤره دلبر قاشین، اگمه یه باش آت داشین

اگمه­دی شیطان باشین اولدو او نادان لعین

باش دئییر آت آدیمی، سالما یادا  یادیمی

روحوون اول خادمی تا اولا روح الامین

 حسن مکمل­دی روح، احمد مرسل­دی روح

یاد ائله اول حضرتی کئچ ملکوت عالمین

ای سنه «شاهی» فدا ایسته­سن عیش و صفا

بسدی فقط مصطفی (ع) بس­دی او نور مبین

عرش وجودوندا غرق، رام رکابینده برق

وصفین ائدر غرب و شرق، مدحین ائدر روم و چین

هردم اوزوندن نقاب آچدی او عالی­جناب

آی دئدی یوز مرحبا، گون دئدی مین آفرین

لشکر اونا «کاف» و «نون»، منبر اونا «حا» و «میم»

شوکت اونا «طا» و «ها»، دولت اونا «یا» و «سین»

سؤز دانیشیب دلربا، وحی ائشیدیب دلپسند

مکتب آچیب دلگشا، دین گتیریب دلنشین

جلوه­سی رضواندادیر، وارثی ایران دا دیر

ملک خراساندادیر، عالمه سالمیش طنین

قدرینه حیران قضا مدحین ائدر مرتضی

شهرتی «موسی الرضا» تربتی مهر جبین

گوزگوسو آهو گؤزو، ضامن آهو اؤزو

قرآنا قارداش سؤزو، دینه دایاق همچنین

یئددی گؤیون سالکی، آلتی مین این مالکی

بئش گؤزه له دین و جان، دؤرد ملکه جان و دین

عشقی وورار قلبه داغ، داغی ائدر قلبی باغ

هم سویو ائیلر چراغ، هم اودو ائیلر سرین

امرینه باغلارمیان «والشجر یسجدان»

قهرینه سؤیلر دومان یا «مطرالمنظرین»

باغ­دا آدین دوتسا باد، باغ اوخویار «و ان یکاد»

کیم اونو دوز ائتسه یاد، اولدو «من المکرمین»

قلب­ده اود گؤزده یاش، سجده یه کی قویدو باش

باشلادی ذکرین یاواش کئچدی سمادن یئیین

درگهووه ای امام، تا دوزه شمع و غلام

هر گئجه اولدوزلارین چرخ ائیله­یردست چین

ای عربین ارشدی، ای عجمین مرشدی

سؤیله دایانسین زامان، سسله دانیشسین زمین

وصفووه عاجزدی دیل، مطلب آغیرمن خجل

مفتعلن مفتعل عهده لیک ائتسین چتین

قلبیمه ای بخش ائده ن نور و ضیا عرش ده ن

سال باشیما حشره جن کؤلگه سین اول دلبرین.



 

یا حسین!(نوحه - حضرت زینبین زبان­حالی)

یا حسین!

(نوحه - حضرت زینبین زبان­حالی)

کامل سربندی – باکو

بو نه ستم­دیر، نه جفا؟ یا حسین!

قانه باتیب کرب و بلا، با حسین!

 

حدّت­ایله نعره چکیر شمر دون،

قصدیوه دورموشدور اوتوز مین قشون،

قان­ایله صحرالر اولوب لاله­گون،

حقی دانیب قوم دغا، یا حسین.

 

اولدو شهید تازه جوان اکبرین،

تشنه­لب اوخلاندی علی­اصغرین،

گؤرمه­دی توی قاسم مه­پیکرین،

اولدو قیزیل قانی حنا، یا حسین.

 

سالدیلار آتدان یئره عباسیوی

قیردیلار اول خنجیر الماسیوی

ایندی یزید بایرام ائدیر یاسیوی

شامدا قوروب بزم صفا، یا حسین.

 

ظلمی نمایان ائله­دی اهل کین،

اولمادی ال توتماغا یار و معین،

کسدی سنین باشیوی شمر لعین،

ائتمه­دی بیر ذره حیا، یا حسین.

 

نوک جدایه باشیوی تاخدیلار،

زینب نالانی اودا یاخدیلار،

ظلم ایله دینین ائوینی ییخدیلار،

یوخمو مگر روز جزا، یا حسین!

 

 

تا نه قدر عؤمرومه بئل باغلارام،

شام و سحر ناله چکیب آغلارام.

«کامل»م هجرینله اورک داغلارام،

راهینه جانیمدی فدا، یا حسین.

منبع: دو هفته نامه «دنیز» شماره 42 مورخ 16 آذر ماه 1392


مرد خدا

مرد خدا
به یاد مجاهد غیور اسلام شادروان حاج علی اکرام ناردارانی
علی رحمانی «درویش»


علی اکرام که مردی باخدا بود
به مثل رهبری درد آشنا بود
مرید مکتب عشق و شهادت
مزین با لباس اقتدا بود
به مانند شهیدان سرافراز
نماد عاشقان کربلا بود
وجودش چون چراغی در شبستان
برای شب نشینان رهنما بود
کلامش در قبال کفر و الحاد
به مانند شهابی از فقا بود
برای حفظ دین و حفظ ایمان 
حکیمانه به دنبال دوا بود
اگرچه مدتی در بند و زنجیر
اسیر فتنه های اشقیا بود
همانا رادمردی باسخاوت
به عشق رهبر دین مبتلا بود
به قول ساکنان نارداران
مبرا از صفات ناروا بود
میان شعر «درویش» غزلخوان
علمدار قیام مصطفی بود.


بر سر مزار حاج علی اکرام

بر سر مزار حاج علی اکرام

 

چهارشنبه 29 خرداد 1392 - باکو، نارداران، آرامگاه عمومی امامزاده «رحیمه خاتون»

 با دوستانم حاج مصطفی مایل اوغلو، اکبر حمیدی علیار و مجتبی قربانی، مزار امامزاده رحیمه خاتون را زیارت کردیم و فاتحه ای نثار روح مرحوم حاج علی اکرام  علی یف رهبر جنبش اسلامی آذربایجان و ارواح اهل قبور و روح دوست شهیدم کربلای انتقام که در انفجارهای تروریستی کربلا به شهادت رسید.

 

 مصطفی قلیزاده علیار - منبع: سایت دنیزنیوز www.daniznews.ir

  


هیاهوی افتتاح سفارت آذربایجان در اسرائیل و اهداف آن

 
 

 

هیاهوی افتتاح سفارت آذربایجان در اسرائیل و اهداف آن

 

  سالهاست که مأموران و فرستادگان صهیونیست­ها در جمهوری آذربایجان با دولت­مردان باکو ارتباط صمیمی و در عین حال مرموزی دارند،

اما این سر و سرّ دوستانه در یکی دو سال اخیر به شکل هدفمند و با فعال تر شدن لابی صهیونیست­ها و عدم مشاهده حساسیت­های داخلی، بسیار آشکارتر شده و اکنون خود را خیلی عریان­تر نشان می­دهد به طوری که »یِِـودا آبرام­اف« نماینده اقلیت شهر قبا در مجلس این کشور در مصاحبه با یکی از سایت­های وابسته به شبکه­های صهیونیستی – انگلیسی در باکو، از اینکه هنوز سفارت آذربایجان در اسرائیل به صورت رسمی گشایش نیافته، اظهار تأسف کرده و گشایش آن را امری واجب و لازم شمرده است.

یِـودا آبرام­اف که از سالهای دور پنهان و آشکار برای تحکیم روابط پنهان و پیدای دولت و مجلس آذربایجان و رژیم اشغالگر قدس تلاش کرده و گام به گام با احتیاط مأموریت خویش را پیش برده، اکنون در آشفته­بازار قلع و قمع فعالان مسلمان و دستگیری حامیان ارزشهای اسلامی و محاکمه و حبس مجاهدان جنبش اسلامی به اتهامات واهی، کار خود را سکه می­بیند و با استفاده از این فرصت، هندوانه زیر بغل رئیس دولت باکو می­گذارد و در همان مصاحبه می­گوید: »افتتاح سفارت آذربایجان در اسرائیل فقط در حیطه و صلاحدید شخص رئیس جمهور است، ما نمی­توانیم در این خصوص اظهار نظر کنیم!«

اما بعد از این تعارفات چاپلوسانه، چنین اظهار نظر می­کند: »گرچه نبود سفارت آذربایجان در اسرائیل موجب بروز مشکلاتی در روابط طرفین می­شود، با این حال روابط دو کشور آذربایجان و اسرائیل در سطح بسیار بالایی قرار دارد، از این رو برخی مشکلات به روابط دوستانه دو کشور هیچ گاه خللی وارد نمی کند«.

آنگاه همین جناب نماینده صهیونیست­های دنیا در آذربایجان بعد از این مقدمه­چینی به شیوه براعت استهلال، با زیرکی تمام وارد متن موضوع می شود و می­گوید:»البته واقعیت این است که وجود سفارت آذربایجان در اسرائیل امری واجب است، زیرا افتتاح سفارت آذربایجان در اسرائیل، روابط دو کشور را تکان می­دهد و وارد مرحله­ی جدیدی می­کند، برای همین من آرزو می­کنم که سفارت آذربایجان هر چه زودتر در تل­آویو گشایش یابد«

همچنین یِـودا آبرام­اف می گوید: »ما به اسرائیل سفر می کنیم و توافقات ویژه­ای را از دولت اسرائیل در مسائل و امور مهمی می­گیریم! اما وقتی به آذربایجان برمی­گردیم، در اسرائیل کسی یا تشکیلاتی در حد سفارت وجود ندارد که کارها را پیگیری نماید، کارها آنگونه که ما انتظار داریم، پیش نمی­رود ... اصلاً کسی آنجا نیست که در خصوص فرهنگ و آداب و تاریخ مردم آذربایجان به مردم اسرائیل آگاهی بدهد!«

یودا آبرام­اف یک گام دیگر پیش می­نهد و برای تحریک دولت­مردان آذربایجان می­گوید: » در منطقه ما موانعی وجود دارد که نمی­گذارند افتتاح سفارت آذربایجان در اسرائیل تحقق یابد، آذربایجان هم منفعلانه عمل می­کند! و همان موانع نمی­گذارند گامهای مؤثرتری در حل مناقشه قره­باغ به صورت صلح­آمیز برداشته شود که ایران یکی از این موانع است!«

بله، نماینده صهیونیستهای دنیا – و ظاهراً نماینده اقلیت یهودی آذربایجان- دشمنی خود با ایران را آشکار می کند و با این اتهام واهی که ایران مانع حل مناقشه قره­باغ است، با یک تیر دو نشان می­زند: هم دشمنی با ایران را همگام با اربابان اسرائیلی­اش آشکار می­سازد و هم دولت باکو و اذهان عمومی مردم آذربایجان بر ضد ایران را در راستای تیره­تر کردن روابط دو کشور مسلمان ایران و آذربایجان تحریک می­کند.

یِودا آبرام­اف تمام همّ و غم و تلاش خود را معطوف به این اهداف صهیونیستی کرده که با استفاده از نمایندگان مجلس و دولت­مردان آذربایجان بخصوص رئیس جمهور، زمینه­ی گسترش روابط اسرائیل – آذربایجان را روز به روز مساعدتر و نفوذ صهیونیست­ها را در باکو عمیق­تر و وسیع­تر نماید و همزمان با آن، خصومت با جمهوری اسلامی ایران – این بهترین همسایه­ی آذربایجان – را افزایش دهد و روابط موجود را هم رفته رفته با بهره­جویی از لابیگری صهیونیست­ها از آنچه هست، سست­تر و ضعیف­تر کند.

شایان ذکر است که در ادامه این گفت­گو، »اِلخان شاهین اوغلو« رئیس مرکز بررسی­های جغرافیایی آذربایجان دیگر نماینده صهیونیست­ها در باکو وارد بحث می­شود و با افتخار تمام از توسعه روابط آذربایجان – اسرائیل صحبت می­کند و می­گوید:»ما از اسرائیل سلاح می­خریم و در مقابل به تل­آویو نفت می­فروشیم و انرژی اسرائیل را تأمین می­کنیم. مسئولان اسرائیل باکو را جایی امن و ایده­آل می­دانند، چرا که در اینجا بیشتر احساس امنیت می­کنند!

این سینه چاک رژیم اشغالگر فلسطین، با صراحت به حرفهایش ادامه می­دهدکه:»با همه روابط حسنه­ای که ما با اسرائیل داریم، این سؤال باقی است که چرا آذربایجان در اسرائیل سفارت نمی­زند؟ ... شاید تأثیر منفی ایران و برخی ممالک عربی (اعضای کنفرانس اسلامی) سبب این مسأله می­شود«.

اِلخان شاهین اوغلو که یهودی­تر از یودا آبرام­اف می نماید! در ادامه می­گوید:»ما باید در مقابل لابیگری ارامنه در آمریکا، از لابی یهودی­های آمریکا برای حل مسأله گشایش سفارت آذربایجان در اسرائیل کمک بگیریم؛ مگر ارمنستان هم در اسرائیل و هم در ایران سفارتخانه ندارد؟ ما هم باید داشته باشیم و هیچ کس و هیچ نیرویی نمی­تواند مانع اقدام ما بشود.

بدینگونه می­بینیم که نمایندگان صهیونیست­ها برای تحکیم روابط آذربایجان با رژیم اشغالگر قدس شریف نه تنها هر فرصتی را مغتنم می­شمارند، بلکه برای به هم زدن روابط آذربایجان با بهترین همسایه­اش ایران اسلامی، دست به هر شگردی می­زنند. اما با توجه به موقعیت مقتدرانه جمهوری اسلامی ایران در منطقه و جهان و حسن همجواری که با همه ممالک همسایه به ویژه جمهوری آذربایجان دارد و خدمات انسانی که به دولت و ملت آذربایجان ارائه می­کند، روشن است که آن تلاش­های صهیونیست­ها البته به ضرر دولت و مردم مسلمان و شریف آذربایجان تمام خواهد شد. امید که دولت­مردان و روشنفکران و تصمیم­سازان و تصمیم­گیران امور کشور آذربایجان این نکته بدیهی را درک کنند.

منبع: دو هفته نامه دنیز، شماره 31 مورخ 92/1/31